میخوام مسواک بزنم...
مامانم می پرسه میخوای مسواک بزنی؟؟
میگم بله مامان جون..
میگه خمیر دندونم روش میزنی؟؟
میگم بله مامان جان..
میگه خاک تو سرت این همه موقعیت پ ن پ درست کردم واست استفاده نکردی
منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جون
رفتـــم بــه کنـــار دلــبرم با شــادی ..
گفتـا کـه چـه خوب یاد من افتــادی ..
گفتـم صـنما تــو عشق را استـادی !
گفتا پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو یاد من میدادی !
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ و درد زهـــر مــاری
روزی ز سر سنگ کلاغی به هوا خواست
از بهر غذا بال و پر خویش بیاراست
در حین تماشای زمین بود که ناگاه
تیری ز زمین خورد به یک کاسه ی پر ماست !
گفتا نکند تیر ز پرهای عقاب است
...گفتند پ ن پ ز بال و دم های کلاغ است !
چون زاغ شنید این پـَـَـ نــه پـَـَــــ
گفتش که چرا نمیشی خَ فَه
از بال کلاغ هم شود تیر
کی گفته که پر از دم عقاب گیر
دوم پـَـَـ نــه پـَـَــــ قدیمی گشته
تکرار نکن که خیلی زشته
هر کس که پـَـَـ نــه پـَـَــــ یی بگوید
باید که دهان خود بشوید !!!
تو تاکسی به راننده میگم آقا نگه دار.
میگه پیاده میشی؟
میگم بله، پیاده میشم.
[ ستاد مبارزه با فتنۀ پـَـَـ نــه پـَـَــــ - ].......
نظرات شما عزیزان: