جوک وداستان
دنیای جوک
چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:8 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       

اسمت چیه؟ - اس ام اس , جک بامزه ,
یارو میره خارج میگن اسمت چیه؟
میگه: Power God New Day،
میگن: فارسی بگو!
میگه: قدرت اله نوروزی.



چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 8:54 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       


 



چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 8:40 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       


 



سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:5 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       


 



سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:3 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       

از يه رشتيه سوال مي كنن سخت ترين سوال كنكور چي بود ميگه نام بدر چيست

 

يدوني رشتيا به بچه اول چي ميگن؟مرحمتي دوستان !به بچه دوم چطور؟ دوستان ما رو شرمنده کردن!به بچه سوم؟ دوستان ديگه شورشو در آوردن

اس

یه روزبه رشتیه میگن چرادوتازن گرفتی میگه یه وقت دیدی مهمون اومد

 

زن رشتیه به شوهرش می گه این همسایه قزوینی مون هر وقت تو نیستی نمیاد سراغ من . شوهرش میگه ولش کن بابا این دیوونس هر وقت تو نیستی سراغ من میاد

 

رشتیه می ره نجاری ، می گه آقا یه كمد بساز اصغر آقا توش نباشه

 

رشتیه شب می خواد بخوابه دعا می کنه حق به حق دار برسه صبح که بیدار می شه می بینهه هیچ کدوم از بچه هاش نیست

به رشتیه میگن تو به زندگی پس از مرگ اعتقاد داری ؟ میگه 100% آخه من خودم 2 سال یعد از مرگ پدرم به دنیا اومدم

 

رشتیه میره عسلویه كاركنه  زنش ماهی 2 میلیون براش می فرسته

دختر رشتيه تو خيابون ميرفته يه هو يه پسره محکم بغلش ميکنه دختره ميگه ببين تا هزار ميشمارم اگه ولم نکني جيغ ميزنم

م



سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:1 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       

رشتيه با زنش دعواش ميشه و بدبخت خانم رو يك كتك مفصل ميزنه. فردا از شهرباني ميان، به جرم خسارت به اموال عمومي ميندازنش زندان

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 


رشتيه در خونش ميزنه ورود افراد. 1.8 .سال به پايين ممنوع
ميگن چرا اينو زدي


ميگه نامو.سمه بچه بازي که نيست

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 

 

از رشتيه ميپرسن شگفت اورترين اتفاق زندگيت چي بوده ميگه: يه روز
وقتي از سر كار بر ميگشتم ديدم اصغر اقا تو مغازشه

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 

 


از رشتي مي پرسن قبول داري شهيدان زنده اند, گفت : بله من پسرم
18 ساله شهيد شده ولي عروسم هر سال حام.له مي شه


جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 

رشتيه با تركه ميرن الواتي, اول رشتيه ميره تو بعد مياد بيرون و ميگه بابا زن خودم بهتره بعد از اون نوبت تركه ميشه, ميره تو و مياد بيرون و ميگه .... آره بابا زن تو بهتره!

"جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 


امام جمعه رشت: انرژي هستهاي مساله نامو.سي نيست كه بتوان از ان به سادگي گذشت.

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 

رشتيه ميره خونه مي بينه زنش با يكي رو تخته ميره صندلي رو مياره ميزاره كناره تخت و ميشينه روش به زنش ميگه داشتي ظرفيتو

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 

رشتيه ميگن پارسال واسه تولد زنت کادو چي بهش دادي؟؟ ميگه:بردمش کيش ...! ميگن بابا دمت گرم امسال چي کار مي خواي بکني؟؟ ميگه:هيچي ديگه ميرم که بيارمش.

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 

رشتيه زنش زايمان مي‌کنه با دسته‌گل مي‌ره بيمارستان مي‌گه : مادر شدنت مبارک زنش مي‌گه : ممنون اميدوارم تو هم يه روز پدر بشي

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 


رشتیه میره خونه، میبینه زنش یه ساعت طلا دستشه،‌ میگه:‌خانم جان، اینو از کجا اوردی؟! زنه میگه: یه ساعت دادم یه ساعت گرفتم!!!

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 


دخترِ رشتیه میره پیش مامانش میگه: مامان‌جون چه گردنبند خوشگلی داری، اینو بابام برات خریده؟! زنه میگه: من اگه به امید بابات بودم، الان تو رو هم نداشتم!!!

"جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 


رشتیه و زنش تو خیابون راه میرفتن یه دفعه یه موتور سواره از کنارشون میگذره. رشتیه میگه: کاشکی منم یه موتور داشتم! موتور سواره میشنوه، میگه: دادش اگه میخوای بیا یه دور بزن. رشتیه خیلی حال می‌کنه، موتور یارو رو می‌گیره یک دور میزنه، بعد میاد می‌بینه مرده داره با زنش صحبت میکنه، ‌با خودش میگه: ‌خوبه تا اینا دارن با هم لا.س میزنن من یه دور دیگه بزنم!

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 


رشتیه بچه دار نمیشده،‌ محلشون رو عوض میکنه!

جک رشتی" اس ام اس رشتی" جک بی غیرتی اس ام اس بی غیرتی " 

 

سه مرد رشتي درد دل مي كردند و از زنهايشان تعريف مي نمودند.

اولي گفت يك روز رفتم منزل ديدم خانم با مردي هست،گفتم چه مي كني. گفت:هرزگ.ي ... اين صداقتش مرا كشت.

دومي گفت:من هم يك روز رفتم منزل ديدم خانم با مردي هست،ولي فوراً لاحاف را كشيد روي سرش ... اين حجب و حيايش مرا كشت.

سومي گفت:همه اينها درست ولي من يك روز زنم را با 5 مرد غافلگير كردم ... اين استقامتش من را كشت.



سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:58 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       

مام جمعه رشت میگه مردم انتخابات خیلی مهمه نباید مثل مسائل ناموسی به راحتی از کنارش رد بشید

  •  

  • رشتی ها به چراغ خواب میگن شاهد ماجرا


  • سر جاده شمال نوشته “از غیرت خود بکاهید


  • رشتی نویسنده بوده آخرکتابش می نویسه تقدیم به پدرم که دوست بابام بود


  • شعار تنظیم خوانواده در رشت مامان یه بابا بسه


  • رشتی یه دم مرگش اززنش می پرسه : راستشو بگو تا حالا چند دفعه بمن خیانت کردی؟ زنش گفت : خدا وکیلی سه بار! رشتی یه گفت: کی هابوده؟ زنش گفت : یادته یه دفعه مربی ات تو را بازی نمیداد؟ بعد بازی ات داد؟…. رشتی یه گفت: دفعه دوم کجا بود ؟ زنش گفت : یادته هم تیمی های تو، توپ را بهت پاس نمیدادن؟بعد مرتب بهت پاس می دادن ؟ خب من مجبور شدم اونا را راضی کنم دیگه…رشتی یه گفت : خب دفعه سوم کی بود؟ زنش گفت : یادته که وقتی توی استادیوم بازی می کردی هیچکی تشویقت نمیکرد؟بعد همه تشویقت کردن؟ خب دیگه مجبور شدم صدهزار نفرشونو راضی کنم دیگه….


  • رشتیه کتک می خوره، میگه: صبر کنید پسر بزرگم بیاد، حالتون رو میگیره! شما حریف کردها نمی شین!!


  • رفیق رشتیه میاد خونش مهمونی. وارد اتاق که میشه، میبینه یه تفنگ به دیوار آویزونه. می پرسه: این واسه چیه؟ رشتیه میگه: واسه حفظ ناموس! خلاصه یارو حساب کار خودشو می کنه. شب ردیف تو اتاق خوابیده بودند،
    زنه میگه: {با خروپف}تفنگ خرابه
    !
    دخترش میگه: {خروپف} فشنگ نداره!
    رشتیه میگه: منم که خوابم
    !!!


  • به رشتیه میگن: تو ? سال اسیر بودی، چطور بچه ? ساله داری؟ میگه: من اسیر بودم، خانوم که اسیر نبوده!


  • نغمه کودکان رشت:
    بازمامان با افاده صبح زود امد بخانه
    شب نبوده پیش بابا ظاهرا صد بار . . .
    کودکی ?? ساله بودم مامانم من را فرستاد توی جنگلهای گیلان
    دنبال مرغانه بودم چونکه برگشتم زجنگل چندعمو درخانه دیدم


  • به رشتیه میگن پارسال تولد زنت کادو چی بهش دادی؟ میگه بردمش کیش. میگن دمت گرم حالا امسال چه کار میکنی براش ؟ میگه میرم میارمش



  • به رشتیه می گن جون زن و بچت رو قسم بخور می گه به جون رشت و حومه


  • رشتیه میره کلاس غیرت. تو خیابون یکی به زنش تنه می زنه یقه شو می گیره بهش میگه مگه خودت خواهر و مادر نداری. یالله ماچش کن از دلش دربیاد


  • یه رشتی به دوستش میگه : جایی رو سراغ دارم اگر بریم شام میدن… تریاک میدن بکشیم… انواع مشروبات میدن بخوریم… و کلی هم حال میدن و حمام مجانی و آخر سر ???? تومان هم میدن! دوستش میگه : کجاست؟ رشتیه میگه : خودم نرفتم زنم رفته!!!



  • از رشتیه میپرسن شما به روز پدر چی میگید میگه یوم الشک


  • به رشتیه گفتن زن خوب چه زنیه ، گفت : اون زنی که صبح که از خواب پا میشه برگرده خونش . گفتن پس زن نمونه چه زنیه . گفت :اونی که وقتی داره میاد سر راش نونم بگیره


  • به رشتیه میگن اعضای خانوادتو نام ببر.
    میگه: صاایران، امرسان، موبایل، آمریکا!!
    میگن: مرتیکه این شرورا چیه میگی؟! رشتیه میگه: آخه شما نمیدونی؛
    - صاایران دختر کوچیکمه، هر روز بهتر از دیروز!
    - امرسان دختر بزرگمه، زیبا جادار مطمئن!
    - موبایل خانمه، که هیچ وقت در دسترس نیست!
    - آمریکا هم خودمم، که هیچ غلطی نمیتونم بکنم!


  • رشتیه داشته با پسرش از یک دهی رد میشده، پسرش ازش میپرسه: باباجون، چرا این آقاهه داره پستونای این گاوه رو میماله؟!
    رشتیه میگه: واسه اینکه این آقا میخواد این گاوو بخره، میخواد مطمئن شه که مریض نیست.
    پسره یهو هول میکنه، میگه: ااا…بابایی… یعنی اکبرآقا هم میخواد مامانو بخره؟!



سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:57 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       

♣♣ رشتیه 4 روز بعد از عروسی به دوستش میگه : او عجب زنی گرفتم . روز اول رفتم خانه دیدم دیدم با یه مرد خوابیده گفتم کیه ؟ گفت شوهرمه فهمیدم صداقت داره. فرداش دیدم مردها دو تا شدن گفتم اینا کین؟ سرشو انداخت پایین فهمیدم نجابت داره . فرداش رفتم دیدم مردها در خونه صف بستن رفتم جلو گفت برو ته صف . فهمیدم عدالت داره. فرداش رفتم خانه مادرش دیدم اونجام صفه فهمیدم اصالت داره!

 

♣♣ یه رو به یه رشتی sms میدن که زنت پیشه ماست...رشتیه میگه :گوه تو دهنه هر کس که sms تکراری بفرسته!

 

♣♣ به رشتیه میگن: شما تا حالا تو صف کسی رو هول دادین؟ میگه: نه، ولی یه بار هول شدم تو صف دادم!!!

 

♣♣ از زن رشتیه میپرسن:شما موقع عشق بازی با شوهرتون صحبت می کنین؟میگه: اگه زنگ بزنه ، خب آره!!!!!!

 

♣♣ رشتیه کتاب مینویسه صفحه اولش مینویسه: تقدیم به پدرم که بهترین دوست بابام بود.

 

♣♣ یه رشتی به دوستش می گه:جات خالی.رفتم خونه دیدم زنم زیر پتوست پتو رو کشیدم .اون هم پتو رو کشید هی من کشیدم ...هی اون کشید اونقدر کشیدیم تا پتو جر خورد !!!!! جات خالی بود.اونقدر سه نفری خندیدیم _

 

♣♣ از یه رشتیه میپرسن: شما با چه سهمیه‌ای وارد دانشگاه شدی؟ میگه: بنده افتخار میکنم گه فرزند سه تا شهیدم!!!

 

♣♣ یه رشتی کامیون میخره پشتش مینویسه رسوای عالم مادر

 

♣♣ به رشتیه میگن بچه داری؟ میگه:والله من نه، ولی خانم داره.........

 

♣♣ رشتی از زنش میپرسه: تا حالا بغل چند نفر خوابیدی؟ زنش میگه:یکی بغل تو،یکی بغل بابام، یکی بغل مامانم بغل بقیه تا صبح بیدار بودم

 

♣♣ دختر رشتیه یه دوست پسر داشته هر شب میومده خونشون ترتیب دختر رو میداده. خونه دختره این جور بوده که از دم پنجره اول دختره میخوابیده بعد برادره، بعد مادره، آخر هم رشتیه. پسره هم هر شب از پنجره میومده همون اول ترتیب دختره رو میداده و میرفته. یه شب رشتیه با زنش دعواش میشه، زنه قهر می کنه میاد کنار پنجره میخوابه. شب طبق معمول، پسره از پنجره میاد تو، همون اول میپره رو زنه و شروع میکنه به کار خیر، یه دفعه میبینه، اِه! این که دختره نیست! در میاره و میپره رو دختره. رشتیه پامیشه به پسرش میگه: بابا جان بدو در ریم، یه یارو اومده از اون جلو همینجور داره ترتیب همه رو میاد جلو!!!

 

♣♣ رشتیه بچش زشت در میاد میره تو محل دعوا

 

♣♣ زن رشتیه شب عروسی می‌پرسه: بلدی چی کار کنی که؟ رشتیه میگه: آره منتظرم یکی بیاد برم زیر تــــخت

 

♣♣ رشتیه به زنش میگه عزیزم خوشحالم که مادر شدی . زنش میگه انشاا... یه روزیم تو پدر میشی

 

♣♣ توی رشت زلزله میاد رشتیه دوازده روز می گرده تا زنشو پیدا کنه !....آخه نمی دونسته زیر کدوم آوار باید دنبالش بگرده!!!!!

 

♣♣ رشتیه صبح از خواب پا می شه میبینه چهار تا آجر زیرش گذاشتن زنشو بردن !!!

 

♣♣ رشتیه بچه دار نمی شد محلشون رو عوض می کنه!

 

♣♣ یه بار یه رشتیه شب دعا میکنه که حق به حق دار برسه صبح که بیدار میشه میبینه بچه هاش نیستن!

 

♣♣ از رشتیه میپرسن: چه روزایی با زنت ...؟ میگه: همه روزا بجز پنجشنبه و جمعه‌ها! میپرسن چرا؟! میگه: اووو! پنج‌شنبه جمعه اونقدر شلوغه که ژتون گیر خودمم نمیاد!

 

 

 

♣♣ رشتی نصفه شب بلند میشه آب می خوره میگه: سلام بر حسین یه نفر از زیر تخت میگه : سلام عباس آقا

 

♣♣ بچه رشتیه به باباش میگه چرا عکس لخت مامان رو گذاشتی رو صفحه کامپیوتر ؟ باباش میگه هیسسسسسسسس... صداشو در نیار از اینترنت دانلودش کردم

 

♣♣ زن یه رشتیه دیر میادخونه رشتیه غیرتی میشه میگه تا حالا کجا بودی؟میگه یه مرده تو خیابون بهم تجاوز کرد رشتیه میگه: ده دقیقه تجاوز بقیشو کجا بودی؟

 

♣♣ رشتیه میره عسلویه کار کنه، زنش ماهی 2 میلیون براش می‌فرسته!

 

♣♣ میدونید چرا کفش فروشی زنانه توی رشت کم هست؟آخه زناشون سال به دوازده ماه لنگاشون بالاس و زیاد از کفشاشون استفاده نمیکنن!

 

♣♣ رشتیه به دوستش میگه: زن گرفتم.دوستش میگه: چه جوریه؟ میگه: ناز، توپل، چشم آبی، سفید، موهاش بولند، اصلا بیخیال خودت می آیی میـ..نی می بینی!!!!

 

♣♣ یه زن و شوهر رشتی بچه دار نمی شدن . درب خونه شون روی پارچه می نویسند . هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم ؟ .....

 

♣♣ رشتیه به زنش مشکوک بوده، یک بار باید میرفته مسافرت، زیر تخت خانم یک سطل ماست میگذاره و یک گوشکوب هم میبنده به زیر تخت، تا اگه بیشتر از یک نفر رو تخت خوابیدن گوشت کوبه بیاد پایین وماستی شه. خلاصه میره سفر و چهار روز بعد برمیگرده میبینه ماسته دوغ شده

 

♣♣ رشتیه بچه اش تازه زبون باز کرده بوده بهش میگه : عزیزم بگو بابا بگو بابا!! بچه میگه: اصغر آقا!!

 

♣♣ آخرین خبر در رشت:فرزندان تک پدر از خدمت معاف شدند ...

 

♣♣ رشتیه داشته واسه رفیقش تعریف میکرده که: آره دیروز رفتم خونه دیدم یه جفت کفش دم دره، شک کردم. رفتم جلوتر دیدم یه لباس مردونه هم افتاده رو زمین، بیشتر شک کردم. رفیقش می پرسه: خوب بعد چی شد؟ میگه:هیچی ‌رفتم جلوتر، دیدم یکی از لباسای خانم هم افتاده رو زمین، بدجوری شک کردم. رفیقش میگه: خوب؟! میگه: رفتم در اتاق خواب رو باز کردم... رفیقش میگه: خوب؟!‌ رشتیه میگه: هیچی شکم برطرف شد!!!

 

♣♣ رشتیا به روز پدر میگن یوم الشک!!!

 

♣♣ رشتیه عروسی می‌کنه، شب اول با خانوم میرن تو حجله. فردا رفقا ازش می‌پرسن، خوب چطور بود؟ حال داد؟! میگه:‌ اَووو! نخیر، کار یه شب و دو شب و یه نفر دو نفر نیست!!!

 

♣♣ رشتیه میره خونه میبینه زنش با یک نره خری مشغولند. یارو تا رشتیه رو می بینه می زنه به چاک و با آخرین سرعتش می دوه در می ره. رشتیه هم تا اون ور مازندران فحش میده و دنبالش میکنه. آخر یارو می رسه لب یک پرتگاه، دیگه هیچ راه فراری نداشته، ‌رشتیه هم همین جور عصبانی داشته دنبالش میومده. مرده میگه: غلط کردم! توروخدا منو نکش! رشتیه میگه: هیس! اول اون دمپایی های منو بده!!

 

♣♣ رفیق رشتیه میاد خونش مهمونی. وارد اتاق که میشه، میبینه یه تفنگ به دیوار آویزونه. می پرسه: این واسه چیه؟ رشتیه میگه: واسه حفظ ناموس! خلاصه یارو حساب کار خودشو می کنه. شب ردیف تو اتاق خوابیده بودند، زنه میگه: {با خروپف}تفنگ خرابه! دخترش میگه: {خروپف} فشنگ نداره! رشتیه میگه: منم که خوابم!!!

 

♣♣ رشتیه و زنش تو خیابون راه میرفتن یه دفعه یه موتور سواره از کنارشون میگذره. رشتیه میگه: کاشکی منم یه موتور داشتم! موتور سواره میشنوه، میگه: دادش اگه میخوای بیا یه دور بزن. رشتیه خیلی حال می‌کنه، موتور یارو رو می‌گیره یک دور میزنه، بعد میاد می‌بینه مرده داره با زنش صحبت میکنه، ‌با خودش میگه: ‌خوبه تا اینا دارن با هم لاس میزنن من یه دور دیگه بزنم!!!

 

♣♣ رشتیه شب از خواب پامیشه، پاهایی که از لحاف اومده بیرون رو میشماره،‌ میبینه شیش تاس! هول میشه، پاهای خودش رو جمع میکنه،‌ دوباره میشمره،‌ بعد با خیال راحت میخوابه!!!

 

♣♣ رشتیه و قزیونیه رو نصفه شب مست و خراب میگیرن میبرن منکرات. از قزوینیه میپرسن: پدرسگ تو چی‌کاره‌ای؟! میگه: من شاه قزوینم خوار همه تون رو هم میـ...ام! از رشتی میپرسن تو چی‌کاره‌ای؟! میگه: منم پادشاه رشتم، خوار همه تون رو هم میـ...ام! افسره می‌بینه این دوتا حالشون خیلی خرابه، اصلاً حالیشون نیست کجان، می‌گه جفتشون رو بندازن تو یک سلول تا فردا خوارشونو بـ...ان! صبح که میشه مستی از سر جفتشون پریده بوده، اول قزوینیه رو میارن واسه بازجویی، افسره همون اول یکی می‌خوابونه زیر گوشش بهش می‌توپه: پدرسوخته! دیشب که پادشاه بودی، حالا کی‌ هستی؟! قزوینیه میزنه زیر گریه، میگه: بالام جان من کارگرم، بدبختم، حالا دیشب یه غلطی کردیم شما ببخش مارو. بعد نوبت رشتیه میشه، افسره بهش می‌توپه: ‌خوب تو چی‌کاره‌ای؟! رشتیه میزنه زیرگریه، میگه: والله ما تا دیشب پادشاه رشت بودیم، ولی از دیشب تا حالا ملکه قزوینیم!!!

 

 

 

♣♣ ترکه و رشتیه تو جهنم هم دیگه رو میبینن. رشتیه به ترکه میگه: تو چه جوری مردی؟ ترکه میگه: والله من از سرما مردم، تو چه جوری مردی؟ رشتیه میگه: ‌من از تعجب‌ مردم! ترکه میگه:‌ یعنی چی؟ چطوری از تعجب مردی؟! رشتیه میگه: والله من رفتم خونه، دیدم خانم لخت خوابیده رو تخت، زیر تخت رونگاه کردم هیچکی نبود، تو کمد رو نگاه کردم،‌کسی نبود، تو حموم، تو انباری، ‌تو دستشویی، خلاصه همه جا رو نگاه کردم ولی هیچکی نبود. منم از تعجب سکته کردم مردم! ترکه میگه: خاک بر سرت! تو فریزر رو هم نگاه میکردی، نه تواز تعجب میمردی، نه من از سرما!!!

 

♣♣ رشتیه میخواسته خونشو بفروشه، داشته خونشو به یکی نشون می داده،میگه: این اتاق دخترمه، دراتاق رو باز میکنه میگه: این دخترمه، میبینه یکی هم رو دخترشه، میگه اینم دامادمه! بعد میگه: اونم اتاق خواب خودمونه، در و باز میکنه، میگه: این خانممه،... اینم منم!!!

 

♣♣ رشتیه میره خونه میبینه یه یارو سبیل کلفته رو زنشه، میگه: ببخشید ‌آقا، شما؟‌ یارو میگه: اکبر آقا سبیل کلفت، کاری داشتی؟! رشتیه میگه: نه قربون، من غلط بکنم! روز بعد میاد میبینه این بار یک بچه سوسوله رو زنشه. میگه: جناب شما؟ میگه: من کامیم، کاری داشتین؟ رشتیه میگه: والله من نه، ولی اگه اکبر آقا بشنوند ناراحت میشند!!!



سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:56 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       

.
یارو میره مهمونی خونه یه رشتی ، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه: جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟ یارو با خودش فکر میکنه: کی حوصله گریه بچه داره. بعد به صاحب خونه میگه: نه ممنون همینجا تو حال خوبه! صبح پا میشه بره دشتشویی یهو یه دختر میبینه میگه: شما دختر فلانی هستین، اسمتون چیه؟ دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟ یارو میگه: من خر من گاو من الاغ من نفهم
.
.*** * * * * * * * * * * * * *** 
.

زن رشتیه میره خط مقدم و برمیگرده، بهش میگن چه کار مفیدی انجام دادی؟ دست میذاره رو شیکمش میگه: یه بچه عراقی اسیر کردم
.
.*** * * * * * * * * * * * * *** 
.

بهرشتی میگن روی هم رفته شما چند تا بچه دارید
میگه: ما رو هم نرفته 4 تا بچه داریم
.
.*** * * * * * * * * * * * * *** 
.

رشتیه شب عروسیش بوده، رفیقش میبینه داره دم حجله قدم میزه.بهش میگه: بابا برو تو عروس خانم منتظره، چرا اینجا واستادی؟!
.
.*** * * * * * * * * * * * * *** 


یارو میره مهمونی خونه یه رشتی ، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه: جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟ یارو با خودش فکر میکنه: کی حوصله گریه بچه داره. بعد به صاحب خونه میگه: نه ممنون همینجا تو حال خوبه! صبح پا میشه بره دشتشویی یهو یه دختر میبینه میگه: شما دختر فلانی هستین، اسمتون چیه؟ دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟ یارو میگه: من خر من گاو من الاغ من نفهم

.

.*** * * * * * * * * * * * * *** 

.

جک رشتی خنده دار

.*** * * * * * * * * * * * * *** 

جک رشتی جدید
به رشتی میگن روی هم رفته شما چند تا بچه دارید
میگه: ما رو هم نرفته 4 تا بچه داریم 

.
*** * * * * * * * * * * * * *** 
.

.

جک رشتی
رشتیه شب عروسیش بوده، رفیقش میبینه داره دم حجله قدم میزه. بهش میگه: بابا برو تو عروس خانم منتظره، چرا اینجا واستادی؟!

.
*** * * * * * * * * * * * * *** 
.

.

جک رشتی
رشتیه میگه: والله ما یه بفرما به باجناق زدیم، رفته تو هنوز درنیومده

.

.*** * * * * * * * * * * * * *** 

.

جک رشتی
رشتیه زنش رو برد دکتر
دکت منزل؟



سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 9:40 ::  نويسنده : عباس کریمی دهنو       

صبح: دیدن رویای شاهزاده ی سوار بر اسب در خواب 

۶صبح : در اثر شکست عشقی که در خواب از شاهزاده میخوره از خواب میپره... 

۷ صبح: شروع میکنه به آماده شدن آخه ساعت ۱۲ ظهر کلاس داره و باید بره سر کلاس... 

۸صبح: پس از خوردن یک صبحانه ی مفصل شروع میکنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: کیف / مقنعه / لوازم آرایش / لوازم آرایش / لوازم آرایش و... 

۹صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی صورت (همون آرایش کردن) 

۱۰صبح: عملیات زیر سازی و صافکاری و بتونه کاری همچنان با جدیت تمام ادامه دارد. 

۱۱ صبح: عملیات زیر سازی و صافکاری و بتونه کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت هر چه تمامتر به پایان میرسد و دختر پس از آنکه خودش را یک ساعت تمام در آینه از زوایای مختلف بررسی کرد بلاخره راهی دانشگاه میشود. 

۱۲ظهر: کلاس شروع شده و دختر با عجله وارد کلاس میشود تا بهترین و مناسبترین جا را برای نشستن انتخاب کند ( خوانندگان گرامی توجه داشته باشید که مناسبترین جا از دیدگاه دختران میتواند صندلی بغل دست خوشگلترین پسر یا پولدارترین پسر کلاس یا صندلی فیس تو فیس با استاد در صورت جوان بودن و مجرد بودن استاد باشد) 

۱ ظهر: موبایل دختره زنگ میخوره و با عجله از کلاس خارج میشه تا با دوستش منیژه جون در باره ی خواستگاری کذایی دیشبش صحبت کنه و سر بدبخت رو گول بماله!!!!! 

۲ ظهر: دختر وارد کلاس میشه ولی کلاس تموم شده و مجبوره از یکی جزوه بگیره (توجه داشته باشید که دخترا باید از پسرا جزوه بگیرن!!!) 

۳ ظهر: دختر همچنان در جست و جوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه.... 

۴ بعد از ظهر: دختر نا امید در حرکت بسمت خانه..... 

۵ بعد از ظهر: ماشین همون پسر پولداره جلوش تر مز میکنه و ازش میخواد که برسونتش..... 

۶ بعد از ظهر: دختر بهمراه شاهزاده ی آرزوهایش در کافی شاپ گل زنبق به صرف سیرابی گلاسه. 

۷ بعد از ظهر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم در میرسونتش. 

۸ عصر: دختر در حال پیاده شدن از ماشین میگه : راستی یادم رفت جزوه هاتونو از تون 

بگیرم (راست میگه طفلکی امروز آنقدر سخن از عشق به میان آمد که مجالی برای رد و بدل شدن جزوه نماند) 

۹ شب: دختر در حال چیدن میز شام ۳ تا از بشقابهای گل سرخی جهاز مادرش رو میشکونه (از عوارض عاشقیه)....... 

۱۰شب: دختر در حال تفکر به این موضوع که ماه عسلش رو با اون پسره کجا بره... 

۲ شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل... 

۵شب: با صدای اس ام اس موبایلش از خواب میپره . همون پسره اس داده : عزیزم 

در مورد تو با نامزدم صحبت کردم و خیلی دوست داره تو رو از نزدیک ببینه و فردا باهام 

میاد دانشگاه تا از نزدیک با هم آشنا بشین و دختر نا امید از همه جا فردا باید 

زودتر به سر کلاس برود تا شاید جای مناسبتری بیابد...



 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جوک و آدرس cityjok.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان